دکتر علی محمد صابری استاد گروه فلسفه مجتمع آموزشی تربیت دبیر پیامبر اعظم(ص) در مورد اینکه چقدر افراد برای مدیریت زندگی آموزش می بینند و آیا در این زمینه دچار ضعف نیستیم به خبرنگار مهر گفت: مدیریت زندگی یکی از هنرهای بزرگ فردی است که می خواهد تشکیل زندگی خانوادگی دهد. رهبری کسانی را بر عهده می گیرد که از طریقی می خواهند راه حق را جستجو کنند و هدایت شوند. مدیریت زندگی نقش مهمی در تعلیم و تربیت در جامعه دارد. فردی که به عنوان پدر یا مادر خانواده در زندگی خانوادگی خودش مدیریت می کند یک جامعه کوچک یعنی خانواده را که اساس و نهاد یک اجتماع است مدیریت می کند.
وی افزود: یعنی اگر خانواده متشکل و منسجم عمل کند و اداره شود تا به مقصد و هدف خودش نایل شود و فرزندان آن خانواده جمال و کمالی پیدا کنند این مسئله نیاز به یک رهبر و مدیر توانمند در زندگی دارد. مدیریت باید هم مادی و اجتماعی هم معنوی و هم عقلانی و معرفتی باشد. یعنی مدیریت به یک شاخه خلاصه نمی شود. مدیریت مادی را همه بلد هستیم، سر کار می رویم و کار می کنیم و پولی در می آوریم و خرج زندگی و خانواده خود می کنیم اما مدیریت معنوی و عقلانی و معرفتی با روح فرزندان سرو کار دارد.
صابری اظهارداشت: این روح باید استعدادهایی که درونش است شکوفا شود فطرتی که خداجو و حقیقت جو است باید این فطرت را آزاد گذاشت تا دنبال حقیقت برود حتی اینجا مادیات با معنویات یک ارتباطی پیدا می کند که اگر لقمه ای و یا خدای ناکرده نطفه ای حرام باشد روی تربیت خانوادگی و هدایت فرد به سوی کمال تأثیر می گذارد. مدیریت معرفتی و عقلانی فرزندان را با اندیشیدن آشنا می کند باید تفکر در خود و دیگران در آفاق و انفس را به فرزندانمان یاد دهیم. تا بتوانند با عقل کلی بین و تحقیقی که دارند راه به سوی کمال را پیدا کنند. هم استعدادهای درونی و جسمانی و هم استعدادهای روحی آنها شکوفا شود.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی تصریح کرد: همانطوری که جسم افراد پرورش پیدا می کند روحشان نیز به تبع جسمشان پرورش پیدا می کند تا به کمال برسند. مدیریت معنوی هم با خلاقیت وآفرینش در زندگی سرو کار دارد و آدمی را از روزمرگی نجات می دهد. فرد را می تواند در مدیریت زندگی در اخلاق به کمال برساند هم در حسن عقل و زیبایی و هم در اخلاق و هم در علم و دانش فرد را به کمال برساند و هم در روحیه حق طلبی و کار عبادت فرد را مرد به بار آورد.
وی در مورد اینکه اهمیت مدیریت زندگی در کاستن از ناهنجاری های اجتماعی چیست عنوان کرد: اولین اهمیتش این است که همنشینی و مجالست با آدمهای بد در محل و اجتماع را نخواهیم داشت. اگر مدیریت سالم باشد افراد سالمی را هم تربیت می کند و این افراد سالم دیگر بر حسب عادت های اجتماعی دوست یابی و دوست گزینی نخواهند کرد، بلکه بر اساس حکمت و به رهبری عقل و خردشان دوست یابی می کنند. دوست خوب پیدا کردن در زندگی بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی را کاهش می دهد و انیس و همدم خوب از عمل خوب هم مهمتر است.
این استاد دانشگاه فرهنگیان تصریح کرد: نکته بعدی این است که دیگر آدمها افراد ناقص و تربیت ناشده ای تحویل اجتماع نخواهند داد که اجتماع دچار ناهنجاری و رذیلت های اجتماعی شود بلکه یکسری از عادت های خوب و فضایل اخلاقی جزو ملکات فرد می شوند و جای رذایل را می گیرند. این عادت های خوب در اجتماع تأثیر می گذارد.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی عنوان کرد: همچنین افراد در مدیریت زندگی به دنبال جبران نقصان معنوی خودشان هستند دیگر فرد بیگاره و بیکاره نمی شوند و دنبال اعتیاد هم نمی روند و افراد سالم دنبال غذای روحی و معنوی والا می روند و طبیعتاً اجتماع زمینی را به اجتماع آسمانی تبدیل می کند. مدیریت زندگی این است که برای خود هر چه را می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم و برای خود هر چه نمی پسندیم برای دیگران هم نپسندیم این یعنی یک مدیریت کامل در زندگی. این نیست که گیاهی بخواهیم بپروریم یعنی فقط به فرزند خود پول و امکانات دهیم . اگر امکانات بیش از حد هم در اختیار فرزند خود قرار دهیم می خشکد. همانطور که فقر افراد را منزوی بار می آورد پول زیاد هم افراد متمرد و نامطیعی به جامعه تحویل می دهد. این دو دسته افراد تأثیر منفی برجامعه می گذارند.
نظر شما